جلوهِ ولایت



 

زمان جنگ ما هر هفته اعزام داشتیم، از نیرو‌هایی که وارد لشکر می‌شدند تعداد زیادی تقاضا داشتند به گردان یا زهرا بیایند. همین الان هم جو گردان یا زهرا (س) خاص و دوست داشتنی است. به این دلیل که فرماندهان این گردان صفا و صمیمیت را از فرمانده قبلی به ارث برده‌اند و همین طور این جو و این خصوصیات به نسل بعدی منتقل می‌شود
زمان تقریبی مطالعه : 11 دقیقه

 
 

رزمندگان جبهه


 حاج اسماعیل براتی یکی از قدیمی‌ترین رزمنده‌های لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و خصوصاً گردان یا زهرا (س) است. یا زهرا از زمان تشکیلش تا کنون ۹ فرمانده شهید داده که شهید مدافع حرم مسلم خیزاب، آخرین فرمانده شهید این گردان سال ۹۴ در سوریه به شهادت رسید. حاج اسماعیل می‌گوید گردان یا زهرا (س) جوی دارد که هر کس یک‌بار واردش شود، دوست ندارد دیگر آن را ترک کند. شاید به همین دلیل است که خیلی از فرماندهان و رزمندگان این گردان سعی می‌کردند تنها با شهادت از گردان یا زهرا (س) خارج شوند. در گفت‌وگو با سرهنگ اسماعیل براتی، مروری به تاریخچه این گردان و فرماندهان شهیدش می‌اندازیم.

گردان یا زهرا چه زمانی تشکیل شد؟
تیپ امام حسین (ع) از اولین تیپ‌های تشکیل شده در سپاه بود. گردان یا زهرا (س) هم تقریباً از زمان تشکیل این تیپ تأسیس شد. شهید خرازی تأکید داشت همیشه اسم ائمه اطهار و معصومین در لشکر باشد. تأکید ویژه‌ای هم روی نام حضرت زهرا (س) داشت. ایشان جمله معروفی دارد به این مضمون که گردان یا زهرا (س) برکت لشکر است و حتی اگر انگشت شمار نیرو برایش باقیمانده باشد، باید حفظ شود. خیلی پیش می‌آمد که یک گردان در عملیات صدمات سختی می‌خورد و بعد از عملیات منحل می‌شد ولی شهید خرازی تأکید داشت گردان یا زهرا (س) در هر شرایطی حفظ شود.

این گردان چند فرمانده شهید دارد؟
معمولاً در یادواره‌هایی که برای فرماندهان شهید گردان یا زهرا (س) برگزار می‌شود به هشت فرمانده شهید این گردان اشاره می‌شود ولی خلیل کاظمی اولین فرمانده این گردان نیز از شهدای گرانقدر دفاع مقدس است. ایشان همان اوایل جنگ در یک عملیات دچار موج گرفتگی شد و دیگر نتوانست در جبهه حضور پیدا کند. خانواده چند سال از ایشان در منزل مراقبت کردند و نهایتاً مجبور شدند او را به آسایشگاه منتقل کنند. کاظمی هفت یا هشت سال پیش در آسایشگاه به شهادت رسید. بعد از ایشان گردان یا زهرا (س) فرماندهان متعددی داشت که از میان آن‌ها هشت نفر به شهادت رسیدند. شهید تاج میرریاحی، شهید صفا تاج، شهید نوروزی، شهید حسین صادقی، شهید سیداکبر صادقی، شهید محمود اسدی‌پور، شهید محمدرضا تورجی‌زاده و شهید مسلم خیزاب این هشت فرمانده شهید هستند.

شما از چه زمانی وارد گردان یا زهرا (س) شدید؟ آن زمان چه کسی فرمانده گردان بود؟
من بعد از عملیات رمضان به لشکر ۱۴ پیوستم و از سال ۶۴ تا سال ۱۳۹۰ هم در گردان یا زهرا (س) بودم. زمانی که بنده وارد این گردان شدم شهید سیداکبر صادقی فرمانده گردان بود. ایشان خیلی گرم با نیرو‌ها برخورد می‌کرد طوری که نمی‌شد تشخیص داد یک رزمنده عادی است یا فرمانده گردان. از بقیه بچه‌ها پرسیدم سمتشان چیست که گفتند فرمانده گردان است. شهید صادقی یک چهره نورانی داشت که آدم را جذب می‌کرد. به کادرپروری توجه زیادی داشت. می‌گفت: شاید جنگ ۲۰ سال طول کشید، بنابراین ما باید برای ۲۰ سال آینده هم نیرو تربیت کنیم. در زمان ایشان بود که به بنده مسئولیت واگذار شد و رفته‌رفته از فرماندهی دسته رشد کردم و ارتقا یافتم. ایشان هر چیزی بلد بود به دیگران یاد می‌داد. با اینکه دانشکده نظامی نرفته بود ولی با نبوغ و مطالعاتی که داشت یک فرمانده شش دانگ به شمار می‌آمد. در عملیات والفجر ۸ که در تصرف مقر گارد ریاست جمهوری عراق زمینگیر شده بودیم، شهید صادقی به خط مقدم درگیری آمد و با فرماندهی فوق‌العاده‌اش باعث شد گره کار باز شود و مقر نیرو‌های گارد ریاست جمهوری عراق را به تصرف درآوردیم.

ایشان چه زمانی به شهادت رسیدند؟
سیداکبر صادقی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. البته چند ماه مانده به این عملیات شهید خرازی، او را مأمور تشکیل گردان امام سجاد (ع) کرد. به همین دلیل صادقی مدتی از گردان یا زهرا (س) رفت و حاج اسماعیل صادقی فرمانده گردان شد. حاج اسماعیل در مراحل پایانی کربلای ۵ مجروح شد و شهید محمدرضا تورجی‌زاده فرماندهی گردان یا زهرا (س) را برعهده گرفت. تورجی‌زاده تا عملیات کربلای ۱۰ در این سمت بود و در همین عملیات به شهادت رسید.
شهید تورجی‌زاده از شهدای شناخته شده اصفهان است. گویا شهید خرازی هم علاقه زیادی به ایشان داشت؟
تورجی‌زاده علاوه بر اینکه یک رزمنده و فرمانده پای کار و کار بلد بود، به مداحی‌های زیبا هم شهرت داشت. شهید خرازی به قدری از مداحی تورجی‌زاده خوشش می‌آمد که هر وقت دلش می‌گرفت و عرصه برایش تنگ می‌شد، از او می‌خواست برایش مداحی کند. خصوصاً به ذکر مصیبت خانم زهرا (س) علاقه زیادی داشت. حتی اگر تورجی‌زاده در خط مقدم بود، خرازی با بیسیم تماس می‌گرفت و از او می‌خواست مداحی کند. در خصوص تورجی‌زاده و روحیاتش به جرئت می‌توان گفت که از بسیاری جهات کامل بود. علاقه بسیاری به حضرت زهرا (س) داشت. هر وقت کار جنگ گره می‌خورد و با مشکلی اساسی مواجه می‌شد، عادت نداشت سریع با فرماندهی تماس بگیرد. همانجا به حضرت زهرا (س) متوسل می‌شد و خانم هم جوابش را می‌داد. مدت فرماندهی شهید تورجی‌زاده در گردان یا زهرا خیلی طولانی نبود، اما تأثیر زیادی روی نیرو‌ها داشت. بعد از ایشان شهید محمود اسدی‌پور فرمانده گردان شد. بنده هم جانشینش بودم. اسدی‌پور تا اواخر جنگ فرماندهی را برعهده داشت. ایشان در ماجرای سقوط فاو به شهادت رسید و پیکرش هم مفقود شد.

پس به عنوان جانشین شهید اسدی‌پور از نزدیک با ایشان ارتباط داشتید. کمی از اخلاق و منش این شهید بگویید.
می‌توانم بگویم شهید اسدی‌پور مظلوم‌ترین فرمانده شهید گردان یا زهرا (س) است. گمنام و بی‌ادعا کار خودش را می‌کرد. خیلی پیش می‌آمد وقتی می‌خواست کاری انجام بدهد یا خیری به کسی برساند، از من که جانشینش بودم می‌خواست آن کار را انجام بدهم و دوست نداشت اسمی از او برده شود، لذا الان نامش مهجور مانده است. نحوه شهادت حاج محمود دلیلی بر اخلاص و بزرگواری اوست. وقتی فاو در شرف سقوط بود، بار‌ها نیرو‌ها از ایشان می‌خواهند سوار قایق شود و از اروند عبور کند، اما شهید اسدی‌پور می‌گوید من در قبال بچه‌های گردان مسئولم و تا تکلیف آخرین نفرات مشخص نشود از اینجا نمی‌روم. ایشان بر سر عهدش آنقدر ماند تا اینکه به شهادت رسید. تا الان که ۳۰ سال از آن ماجرا می‌گذرد، پیکرش مفقود مانده است.

خود شما حدود ۲۶ سال در گردان یا زهرا (س) بودید، چه جاذبه‌ای در این گردان وجود داشت که آن را خاص می‌کرد؟
من در بسیاری از گردان‌های لشکر ۱۴ حضور داشتم. صمیمیت و دوستی در گردان‌های دیگر بود، اما در گردان یا زهرا بیشتر بود. این صمیمیت از فرماندهان گردان نشئت می‌گرفت. شهید خرازی سعی می‌کرد تا آنجا که می‌تواند فرمانده گردان از نیرو‌های همان گردان باشند. در گردان یا‌زهرا این موضوع عینیت یافته بود. فرمانده گردان یا‌زهرا معمولاً از خود بچه‌های این گردان انتخاب می‌شد. این‌ها فقط در جبهه فرمانده نبودند، پشت جبهه هم نسبت به نیروهایشان احساس مسئولیت می‌کردند و اگر رزمنده‌ای مجروح می‌شد، به او و خانواده‌اش سر می‌زدند. همین‌ها باعث دلگرمی و جذب نیرو‌ها می‌شد. نتیجه‌اش ایجاد یک صمیمیت خاص در گردان یا زهرا (س) بود که هرکس یک‌بار به آنجا می‌آمد، شیفته جو گردان می‌شد. اصلاً در خصوص حضور در گردان یا زهرا (س) دعوا می‌شد. زمان جنگ ما هر هفته اعزام داشتیم، از نیرو‌هایی که وارد لشکر می‌شدند تعداد زیادی تقاضا داشتند به گردان یا زهرا بیایند. همین الان هم جو گردان یا زهرا (س) خاص و دوست داشتنی است. به این دلیل که فرماندهان این گردان صفا و صمیمیت را از فرمانده قبلی به ارث برده‌اند و همین طور این جو و این خصوصیات به نسل بعدی منتقل می‌شود.

خودتان چه زمانی فرمانده گردان شدید و تا کی در گردان یا زهرا (س) بودید؟
من از سال ۷۴ تا سال ۹۰ فرمانده گردان یا زهرا (س) بودم. بعد از آن معاون هماهنگ‌کننده لشکر ۱۴ شدم و سپس جانشینی لشکر به بنده واگذار شد.

همسر شهید مسلم خیزاب نقل می‌کردند که به دلیل سابقه زیاد شما در گردان یا زهرا (س) شهید خیزاب شما را حاجی اسماعیل یا زهرا خطاب می‌کردند.
(می‌خندد) بله، شهید خیزاب علاقه زیادی به حضور در گردان یا زهرا داشت. وقتی آموزشی‌شان تمام شد، ایشان و سه نفر دیگر از همدوره‌ای‌هایشان به لشکر آمدند. از قضا آن سه نفر دیگر عضو گردان یا زهرا شدند ولی شهید خیزاب که علاقه زیادی به حضرت زهرا (س) و گردان یا زهرا داشت، به گردان دیگری منتقل شد. همان اوایل شهید خیزاب پیش من آمد و درخواست کرد به گردان یا زهرا (س) منتقلش کنیم. موضوع را با فرمانده لشکر در میان گذاشتم که گفت: کادر گردان‌های دیگر ضعیف است و نمی‌توانیم خیزاب را به گردان یا زهرا منتقل کنیم. بعد‌ها چند بار دیگر شهید خیزاب موضوع انتقالش به گردان یا زهرا را مطرح کرد که میسر نشد. این را هم بگویم که ایشان جزو گزینه‌های مطرح برای ما به جهت کادرسازی و برعهده گرفتن فرماندهی در سطح لشکر بود. هم در دانشگاه افسری جزو نفرات ممتاز بود و هم آدم جسور و پرتوانی بود. از طرفی بی‌گدار به آب نمی‌زد و با حساب و کتاب کار می‌کرد. به همین دلیل او را به دوره دافوس فرستادیم. یکی از مواردی که در دوره دافوس برای شهید خیزاب تعیین شد، این بود که فرماندهی یک گردان رزمی را تجربه کند. اول قرار شد فرماندهی گردان امام حسین (ع) در کاشان به ایشان واگذار شود که بعد گفتم چرا او را فرمانده گردان یا زهرا (س) نکنیم. شما تصور کنید شهید خیزاب مدت‌ها به دنبال عضویت در گردان یا زهرا (س) بود و حالا می‌خواستیم خبر فرماندهی این گردان را به او بدهیم. روزی که این خبر را به مسلم دادیم، شاید بهترین روز عمرش بود. به قدری خوشحال شد که تا حالا او را اینطور ندیده بودم.

چطور شد آخرین فرمانده شهید گردان یا زهرا (س) عازم دفاع از حرم شد؟
خود شهید خیزاب علاقه زیادی به حضور در سوریه داشت. پیگیر این موضوع هم شده بود، بنابراین وقتی از تهران نامه زدند که یک فرمانده گردان همراه چند نفر نیرو برای اعزام به سوریه معرفی کنیم، نام شهید خیزاب را دادیم. آنقدر مشتاق رفتن بود که وقتی یک عصر زنگ می‌زنند و می‌گویند صبح فردا خودت را به فرودگاه امام خمینی برسان، همان شب بدون رعایت سلسله مراتب و خداحافظی از فرماندهی لشکر عازم تهران شده بود. روز بعد از فرودگاه زنگ زد و از سردار عرب فرمانده لشکر و بنده که جانشین لشکر بودم، معذرت خواهی کرد و گفت: اگر رضایت ندارید برگردم. گفتیم اشکال ندارد، برو به سلامت. دو روز بعد باز از سوریه زنگ زد و گفت: احساس می‌کنم کارم درست نبوده و دوست دارم از ته دل رضایت داشته باشید. هرچه گفتیم از نظر ما اشکالی ندارد، روز‌های بعد باز تماس می‌گرفت. چند روز قبل از شهادت هم تماس گرفت و دوباره عذر تقصیر خواست. مسلم خیزاب نیروی نخبه‌ای بود که حیف شد زود به شهادت رسید. در سوریه هم، چون قابلیت‌هایش را دیده بودند به سرعت به او مسئولیت‌های بزرگی واگذار شده بود. آخرین فرمانده شهید گردان یا زهرا (س) یک ماه بعد از حضور در سوریه ۲۰ مهرماه ۱۳۹۴ به شهادت رسید.

 



حضرت آیت الله ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (جمعه) در دیدار فرماندهان و جمعی از کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، بیعت شگفتی‌ساز همافران با امام خمینی(ره) در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ را تجسم شجاعت، امید به پروردگار، نهراسیدن از دشمن و عمل به وظیفه برشمردند و تأکید کردند: ۲۲ بهمن امسال به یاری پروردگار و در پرتو همین عوامل تاریخ‌ساز به معنای واقعی کلمه دشمن‌شکن خواهد شد و با هوشیاری ملت و حضور همه سلایق و دیدگاهها، پرشکوه تر از سالهای قبل خواهد بود.
حضرت آیت الله ای، راهپیمایی ۲۲ بهمن را از مسائل شگفتی‌ساز خواندند و افزودند: جشن سالانه انقلاب در کشورهایی که انقلاب کرده اند به رژه نیروهای مسلح در مقابل چند نفر تبدیل شده است اما در ایران سرافراز، ۴۰ سال است مردم در سراسر کشور به خیابانها می آیند و بر ادامه راه انقلاب تأکید می کنند که این مسئله، از معجزات شگفتی‌ساز انقلاب است و باید با تمام قدرت ادامه یابد.
ایشان حضور انبوهِ بی‌شمار ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را دشمن‌شکن و مرعوب کننده آن»، نشان‌دهنده حضور عمومی ملت در صحنه» و تجلی عزم و وحدت ملی» برشمردند و خاطرنشان کردند: در جامعه اختلاف سلیقه وجود دارد اما وقتی پای انقلاب و نظام و ۲۲ بهمن به میان می آید، همه اختلاف ها رنگ می بازد و همه در کنار هم به میدان می آیند.

رهبر انقلاب اسلامی رژیم امریکا را تجسم شرارت، خشونت، بحران سازی و جنگ آفرینی» خواندند و افزودند: مسئولان رژیم امریکا ضمن اهانت به ملت ایران می گویند چرا مرگ بر امریکا» می گویید، برای روشن شدن ذهن مقامات امریکایی تأکید می کنیم که ما کاری به ملت آمریکا نداریم و مرگ بر امریکا یعنی مرگ بر حاکمان امریکا که در این دوره، مرگ بر ترامپ و بولتون و پمپئو» می‌شود.
ایشان افزودند: تا وقتی رژیم امریکا بر مبنای شرارت، دخالت، خباثت و رذالت حرکت می کند، شعار مرگ بر امریکا از دهان ملت مقتدر ایران نخواهد افتاد.
حضرت آیت الله ای در بخش دیگری از سخنانشان درباره پیشنهادهای اروپایی ها افزودند: به مسئولان توصیه می کنم به اینها هم اعتماد نکنند البته نمی گوییم با آنها مراوده نداشته باشیم بلکه با چشم بدبینی به اروپایی ها نگاه کنید.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: درباره امریکا هم از چند سال قبل و در مذاکرات هسته ای، هم در جلسات خصوصی و هم در جلسات عمومی مکرر به مسئولان می گفتم به امریکایی ها اعتمادی ندارم و شما هم به قول و حرف و لبخند و امضای آنها اعتماد نکنید. اکنون نتیجه این شده است مسئولانی که آن روزها مذاکره می کردند، خودشان می گویند امریکا غیرقابل اعتماد است. باید از اول این را تشخیص می دادند و بر این مبنا حرکت می کردند.
ایشان افزودند: همین اروپایی ها که با وقاحت از ایران مطالبه حقوق بشری می کنند در پاریس نیروهای مسلح را به جان مردم می اندازند و مردمشان را کور می کنند اما در عین حال متکبرانه از ایران طلبکاری می کنند در حالی که باید به آنها گفت شما اصلاً حقوق بشر را می شناسید؟
حضرت آیت الله ای تأکید کردند: در جایگاه یک کشور مقتدر و توانا با همه دنیا به جز چند استثنا ارتباط داریم و خواهیم داشت اما باید بدانیم با چه کسانی داریم حرف می زنیم و اقدامات فرانسوی ها، انگلیسی ها و دیگران را در مقاطع مختلف از یاد نبریم.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان همراه شدن ارتش با ملت در جریان انقلاب اسلامی را یک نعمت بزرگ و نقش نیروی هوایی را در این موضوع بسیار برجسته دانستند و گفتند: نیروی هوایی در پیروزی انقلاب اسلامی و مراحل مختلف بعد از آن، نقش آفرین بود که ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ و بیعت جمعی از نیروی هوایی ارتش با امام راحل (ره)، اولین نقش آفرینی و همانند خودِ انقلاب، شگفتی ساز و رزق لا یُحتَسب» بود.
ایشان افزودند: ۱۹ بهمن ۵۷، جلوه تسلط بر نفس، احساس وظیفه و احساس قدرت بود چرا که در آن رویداد جوانان از طاغوت نترسیدند و با غلبه بر ترس خود و امیدواری به خداوند، با شجاعت به دیدار امام آمدند که امروز هم به همین ویژگی‌ها نیاز داریم.
حضرت آیت الله ای گفتند: نقش نیروی هوایی در قضایای شب ۲۱ بهمن سال ۱۳۵۷، افشای کودتا در پایگاه شهید نوژه همدان بوسیله یک افسر جوان نیروی هوایی، تشکیل جهاد خودکفایی بوسیله نیروی هوایی، اولین واکنش کوبنده در روزهای آغاز جنگ تحمیلی بوسیله جنگنده های نیروی هوایی و بمباران بسیاری از پایگاههای عراق و نقش آفرینی در طول دوران دفاع مقدس، آغاز ساخت هواپیمای جنگی و پشتیبانی از مدافعان حرم از جمله اقدامات برجسته نیروی هوایی و جزو تاریخ و هویت این نیرو است.
رهبر انقلاب اسلامی بر وم حفظ و تقویت این هویت و انسان‌سازی و تربیت جوانانی همچون شهیدان بابایی و ستاری و دیگر شهدا تأکید و خاطرنشان کردند: تنها نیرویی که توانست چنین شخصیت های برجسته ای را تربیت کند و استعداد درونی آنها را به فعلیت برساند، انقلاب اسلامی و حرکت عظیم ملت ایران است.
حضرت آیت الله ای با اشاره به پایبندی ملت به استقلال، عزت و سرافرازی حاصل از انقلاب اسلامی» افزودند: بنده از گرفتاری ها، گرانی ها و دیگر مشکلات مطلع هستم اما به کشور نگاه خوشبینانه دارم چرا که مشاهده می کنم ملت همچون یک قهرمان و یک شخصیت قوی در مقابل جبهه دشمن ایستاده است و می‌داند چه مسیر و اهدافی را باید دنبال کند.
ایشان تأکید کردند: مردم گله مندی، ناراحتی و توقعاتی دارند اما هیچ مسئله ای هرگز موجب نشده و نمی شود که ملت از پشتیبانی همه جانبه از آرمانها و اهداف امام و انقلاب و نظام رویگردان شود.
رهبر انقلاب اسلامی ملت ایران را به کوهنوردی تشبیه کردند که در ۴۰ سال اخیر بخش مهمی از راه و گردنه های پرپیچ و خم و خطرناک را رد کرده اما برای دستیابی به اهداف و بی اثر کردن تهدیدها و توطئه ها، باید بقیه راه را نیز طی کند و به قله برسد.
رهبر انقلاب اسلامی همه مسئولان و آحاد مردم را به همت و کار و تلاش بی‌وقفه فراخواندند و افزودند: هرکس در هر جا که هست به وظایف خود عمل کند تا همه خانه های جدول عمومیِ وظایف ملت و مسئولان پر شود و شتاب حرکت ایران عزیز به سمت اهداف بیشتر شود.
ایشان دلهره افکندن و ناامید کردن را کار اصلی دشمن و عناصر نفوذی برشمردند و با استناد به آیات متعدد قرآنی و رویدادهای درس آموز صدر اسلام افزودند: منطق اسلام این است که از دشمن نهراسید بلکه از انحراف از صراط مستقیم بترسید و اگر درست عمل کنید به یاری پروردگار حتماً پیروز خواهید شد.
حضرت آیت الله ای، انحراف از راه خدا و تسلیم در مقابل دشمنان را موجب ذلت و بی‌پناهی ملت خواندند و خاطرنشان کردند: در آن صورت سرنوشت ایرانِ ما همچون دوران رژیم پهلوی یا کشورهایی همچون عربستان می شود که امریکا بر سرنوشت و منابع و منافعشان مسلط شده است.
ایشان همچنین در توصیه‌ای درباره راهپیمایی ۲۲ بهمن افزودند: ممکن است کسانی به هر دلیل و منطق و مبنایی، از فلان مسئول یا فلان آقا خوششان نیاید اما نباید با شعار دادن بر ضد او، راهپیمایی را به مظهر اختلاف و درگیری تبدیل کنند چرا که این حرکت پرشور ملی باید همچنان با عظمت و وحدت ادامه یابد.
رهبر انقلاب اسلامی، فردای کشور و جوانان و ملت را به مراتب بهتر از امروز خواندند و تأکید کردند: در سایه توکل، احساس مسئولیت و عمل مردم و مسئولان به وظایف خود، پروردگار با لطف و عنایت خویش، راه را برای ملت ایران باز خواهد کرد.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا، امیر سرتیپ نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی ارتش با بیان گزارشی از دستاوردها و توانمندی‌های این نیرو در حوزه‌های مختلف، گفت: کارکنان غیرتمند نیروهوایی و قرارگاه پدافند هوایی با تمسک به سیره شهیدان و مدافعان حرم برای دفاع از عزت و مرزهای ایران اسلامی آمادگی کامل دارند.


دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در چهل سالگی

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مهمترین رویداد ی قرن در منطقه و جهان بود. این رخداد عظیم حاوی دستاوردهای بزرگی برای ملت ایران است که این دستاوردها همچنان در حال رویش و ثمردهی است. این پژوهش درصدد است دستاوردهای انقلاب اسلامی را از منظر رهبر انقلاب اسلامی دسته بندی و ارائه کند. برای این منظور بیانات امام ای در خصوص دستاوردهای انقلاب از ابتدای سال 1368 تاکنون استخراج و در یک تقسیم بندی موضوعی، ارائه شده است.

دستاوردها در نگاهی کلی:
1- معرفت های سه گانه:
1-1- معرفت دینی
1-2- معرفت ی 
1-3- معرفت اخلاقی

2- مسائل اصولی سه گانه نظام و انقلاب:
2-1- استقلال:
2-1-1- اقتصادی
2-1-2- فرهنگی
2-1-3- ی
2-1-4-امنیّتی
2-2- پیشرفت:
2-2-1- علمی
2-2-2- فنّاوری
2-2-3- ‌اخلاقی
2-2-4- مادّی
2-2-5- معنوی
3-2- عدالت محوری:
3-2-1- تلاش برای برقراری عدالت اجتماعی 
3-2-2- ارزش مطلق بودن عدالت
3-2-3- مبارزه با فساد و ظلم
3-2-4- پیشرفت در زمینه عدالت با وجود فاصله داشتن با عدالت آرمانی
3-2-5- رسیدن ضریب جینی پیش از انقلاب از حدود 50 به 38، در سال ۹۴ 
3-2-6- رسیدن عددِ ۴۶ درصد قشر فقیر پیش از انقلاب به ۹/ ۵ درصد در سال ۹۳

3- مولفه های هفت گانه قدرت:
3-1- پیشرفت علمی 
3-2- پیشرفت در نظامیگری
3-3- پیشرفت در سازندگی
3-4- داشتن عزّت بین‌المللی و زیرسلطه نبودن
3-5- وجود استقلال و آزادی
3-6- اعتماد به ‌نفس ملّی با نیروی ایمان
3-7- سپاه و بسیج و جهاد و حرکت های عمومی

* دستاوردهای داخلی:
1- حاکمیت اسلام و ارزش های دینی و معنوی:
1-1- نظام دین مدار
1-2- نظام مبتنی بر تعالیم و هدایت اسلامی
1-3- توحید با معنای عمیق و دقیق و همه جانبه آن
1-4- توجه به کرامت انسان
1-5- اهتزاز پرچم اسلام در کشور
1-6- ایجاد جو قرآنی در کشور
1-7- زایل کردن افسانه جدایی دین از ت
1-8- تبدیل نماز جمعه به سنتی پایدار
1-9- رونق گرفتن رسوم و سنت های دینی 

2- مردم سالاری دینی (تبدیل نظام طاغوت‌سالار به نظام مردم‌سالار با الهام از اسلام):
2-1- مردم را در همه‌ امور زندگی، صاحب رأی و تصمیم قرار دادن
2-2- حکومت مردمی به جای حکومت فردی
2-3- تصمیم گیری مردم در مسائل کشور
2-4- نقش آفرینی مردم در مسائل منطقه
2-5- اعطای مردمسالاری حقیقی متکی به ایمان
2-6- دست به دست شدنِ قدرت اجرایی در بهترین شکل و با شیرین‌ترین وضع
2-7- احساس مسئولیت مردم و خروج از وضع بی توجهی به آینده
2-8- آشنا کردن ملت با حقوقشان
2-9- آوردن مردم پای صندوق های رای
2-10- برگزاری پیوسته و بموقع انتخابات 
2-11- حکومت انتخابی به جای موروثی
2-12- فضای انتقاد و تذکر و اصلاح به جای فضای امنیتی
2-13- آوردن هنر و معارف میان مردم

3- پیشرفت همه جانبه و ایجاد انقلاب علمی و رشد و توسعه علم و فناوری در کشور:
3-1- قطب پزشکی و درمان بودن ایران
3-2- رتبه‌ علمی بالا در دنیا:
3-2-1- سهم حدود 2 درصدی تولید علم ایران 
3-3- صاحب رأی در مسائل منطقه 
3-4- دانش بالا در زمینه‌ هسته‌ای 
3-5- دانش بالا در زمینه‌ نانو 
3-6- دانش بالا در زمینه‌ زیست‌فنّاوری 
3-7- دانش بالا در زمینه های مربوط به فضای مجازی 
3-8- پیشرفت در زمینه‌ امنیّت و دفاع
3-9- پیشرفت در زمینه‌ کشاورزی
3-10- پیشرفت در زمینه‌ سلامت 
3-11- پیشرفت در زمینه‌ راه‌های مواصلاتی
3-12- پیشرفت در فنّاوری رادار و صنایع هوافضا
3-13- پیشرفت در علوم زیستی
3-14- ساخت داروهای نوترکیب و رادیوداروهای مهم
3-15- صنعت بسیار مهمّ سلّول های بنیادی
3-16- شبیه‌سازی
3-17- ساخت ابررایانه‌ها
3-- ایجاد زیرساخت های فنی و مهندسی و صنعتی
3-19- شتاب جمهوری اسلامی در پیشرفت، سیزده برابرِ متوسّطِ جهانی
3-20- پیشرفت در خودباوری و خودکفائی 
3-21- گسترش روحیه تحقیق و شکوفایی استعدادهای انسانی
3-22- گسترش امید و نشاط

4- نهادینه سازی آزادی اسلامی در کشور:
4-1- وجودداشتن آزادی فکر
4-2- وجودداشتن آزادی بیان 
4-3- وجودداشتن آزادی انتخاب 

5- اقتدار، امنیت، عزت ملی و هویت بخشی:
5-1- نجات کشور از شر حکومت استبدادی و سلطنتی موروثی
5-2- ایستادگی در مقابل همه توطئه های ۴۰ سال اخیر 
5-3- افزایش اعتبار و احترام ایران در منطقه و جهان 
5-4- پیروزی در ۸ سال جنگ تحمیلی در مقابل جبهه وسیع دشمنان 
5-5- حفظ تمامیت ارضی کشور
5-6- رفع تحقیرشدگی تاریخی
5-7- اعتماد به نفس ملی و از بین رفتن خودکم بینی
5-8- حفظ عزّت ملی در برابر ت توسعه‌طلبی و انحصارطلبی‌ آمریکا
5-9- حفظ هویت ملی
5-10- پایان دادن به دوران ذلت دویست ساله منتهی به انقلاب
5-11- غلبه‌ بر همه‌ چالش های امنیتی
5-12- بی نظیر بودن امنیت ایران در منطقه‌ غرب آسیا
5-13- تبدیل ایران به قدرت موشکی اوّل منطقه
5-14- نجات کامل ایران از منجلاب سلطه:
5-14-1- رهایی رسمی انقلاب ایران از یوغ سلطه به لحاظ جهان‌بینی، فکر، فرهنگ، اقتصاد، ت، و همه‌ شئون مدیریّت کشور
5-14-2- مقاومت انقلاب در برابر نظام سلطه با وجود ترور، جنگ، کودتا، تبلیغات، تحریم و .
5-14-3- هویت بخشی و آرمان بخشی انقلاب و جلوگیری از هضم‌شدن در هاضمه‌ ت جهانی و نظام سلطه 
5-15- شکل گیری هویت ایرانی - اسلامی

6- افزایش آگاهی ی مردم و توجه به حقوق ن: 
6-1- اعطای نگرش عمیق به ملت و باز شدن راه اندیشه
6-2- رشد ی ن 
6-3- مقابله با تضییع حقوق زن (سوغات غرب برای ایران زمان رضاخان)
6-4- دفاع از حقوق زن ایرانی
6-5- نشان دادن عظمت زن مسلمان در میدان های ی و فرهنگی 
6-6- احیای کرامت زن (از مصادیق استقرار عدالت در نظام اجتماعی ایران)
6-7- تقویت جایگاه زن و استیفای حقوق شرعی و قانونی بانوان در ت‌های کلی برنامه پنجم توسعه
6-8- اعتلای منزلت و جایگاه اجتماعی ن و فرصت‌های عادلانۀ آنان و تأکید بر نقش مقدس مادری

7- دستاوردهای اقتصادی:
7-1- تقویت زیرساخت‌های کشور (راه‌های ارتباطی، سدها، نیروگاه‌ها، بنادر و . ) 
7-2- افزایش صادرات غیرنفتی
7-3- - دو برابر شدن سرانه‌ ناخالص ملّی نسبت به دوران پیش از انقلاب
7-4- رشد اقتصادی
7-5- رشد انرژی
7-6- کاهش واردات 
7-7- در رده هجدهم بودن شاخص تولید ناخالص داخلی ایران در میان دویست و چند کشور

8- افزایش ظرفیّت جوانان و دانشجویان: 
8-1- وجود ده میلیون جوان فارغ‌التّحصیل دانشگاهی
8-2- وجود بیش از چهار میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل (۲۳ برابر اوّل انقلاب)
8-3- بانشاط و زنده بودن محیط دانشجویی:
8-3-1- داشتن نگاه ها و گرایش های مختلف
8-3-2- انگیزه قوی
8-3-3- داشتن احساس هویت اثرگذار

9- ظهور سرداران بزرگ و رشید دفاع مقدس 

10- زنده کردن روحیّه‌ کارهای بزرگ:
10-1- تشکیل جهاد سازندگی
10-2- تشکیل سپاه و بسیج 

* دستاوردهای خارجی:
1- توسعه‌ نفوذ کشور در منطقه وسیع غرب آسیا و شمال آفریقا
2- اثرگذاری در مسائل عمده منطقه 
3- اهتزاز پرچم عزّت و اقتدار ملّت ایران در منطقه

4- تاثیرگذاری بر دیگر ملت ها و انقلاب ها:
4-1- بلندکردن پرچم اسلام و اعتلای جهاد و شهادت
4-2- محدود نشدن به تشکیل نظام جمهوری اسلامی:
4-2-1- عوض کردن تاریخ و گشودن راهی جدید در مقابل بشر
4-3- حرکت اسلامی و آزادیخواهانه مردم مصر 
4-4- قیام مردم تونس
4-5- قیام مردم لیبی
4-6- درس گرفتن فلسطینیان از انقلاب کبیر اسلامی

5- شکستن هیبت استکبار

6- ایجاد سه موج اسلام‌خواهی در دنیا :
6-1- گرایش به اسلام 
6-2- شکست نظام مارکسیستی
6-3- مأیوس شدن از لیبرالیزم غربی، لیبرال دموکراسی غرب و اقتصاد کاپیتالیستی

7- استقلال ی
8- ترویج جرئت مقابله با قدرت های دنیا
9- در هم شکستن خط کشی سلطه گر و سلطه پذیر
10- بیداری دنیای اسلام
11- معرفی ارزش های اسلامی و احکام الهی به دنیا
12- رونق دین و دینداری در دنیا
13- شکل گیری هویت اسلامی برای ملت های مسلمان
14- برافراشتن پرچم اخلاق و معنویت در دنیا
15- سخن گفتن از عدالت و مظلومیت در منبرهای عظیم جهانی
16- زنده شدن امیدها در دل جوامع
17- شکستن کمر تکفیری‌ها در منطقه
- خنثی کردن نقشه‌های آمریکا در منطقه 
19- کمک عقلانی و منطقی به کشورهای منطقه

20- آشکار کردن ظلم استکبار:
20-1- ظلم استکبار در ایجاد داعش و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی کردن از آن
20-2- رسوا کردن ادعاهای آنها درباره حقوق بشر
20-3- رسوا کردن ظلم آنها به فلسطینیان
20-4- رسوا کردن ظلم آنها به مردم یمن
20-5- رسوا کردن تصمیم آمریکایی ها به خشکاندن ریشه مقاومت در غرب آسیا
 


سومین جشنواره محصولات قرآنی کشور فراخوان داد

فراخوان دستاوردهای قرآنی سراسر کشور از سوی سازمان دارالقرآن الکریم منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، سومین جشنواره محصولات قرآنی کشور به همت سازمان دارالقرآن الکریم و اداره کل تبلیغات اسلامی استان مازندران به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود.

این جشنواره در رشته های مصحف شریف، کتب قرآنی، نشریات قرآنی، وب سایت، اپلیکیشن و شبکه های اجتماعی، نرم افزار های چند رسانه ای، ایده و طرح های قرآنی، فیلمنامه های قرآنی، داستان های قرآنی وطراحی و تصویرگری برگزار می گردد که به برگزیدگان جشنواره، جوایز ارزشمندی اهداء خواهد شد.

آخرین مهلت ارسال آثار پانزدهم دی ماه  ۱۳۹۷ می باشد و علاقه مندان به شرکت در این جشنواره می توانند آثار خود را به دبیرخانه جشنواره به آدرس صندوق پستی ۴۷۴-۴۷۱۳۵   اداره کل تبلیغات اسلامی استان مازندران ارسال نمایند.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر  و آیین نامه جشنواره میتوانند به پایگاه اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم به آدرس www.telavat.ir مراجعه نمایند.



مقام معظم رهبری در بیانی به پیام زندگی امام رضا(ع) اشاره کردند.

پیام زندگی امام رضا(ع) در بیان رهبر معظم انقلاب

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شنیدن فضائل و برخی ابعاد و ویژگی‌های شخصیتی ائمه اطهار(ع) در کلام بزرگان دین باعث ایجاد نگرش و معرفتی نوین در افکار شیعیان می‌شود.

در واقع ایام ولادت‌ها و شهادت‌های امامان معصوم(ع) باید فرصتی جهت تبیین معارف و فضایل این بزرگواران باشد تا جامعه اسلامی ضمن اینکه به غم و شادی می‎پردازد، به شعور و معرفت عترت(ع) نیز برسد.

در عصر ما رهبر معظم انقلاب اسلامی  پیوسته در مناسبات مختلف با نوع نگاه و بصیرت نافذشان بارها و بارها به بیان مسائل و عبرت‌هایی از ماجراهای اهل‌بیت(ع) پرداختند، امروزه پس از گذشت سال‌ها از آن طرح بحث‌ها، وقتی کمی دقیق می‎شویم، قیمت و بصیرت چنین افرادی برای‌مان بیش از پیش نمایان می‌شود و وم به کارگیری آنها در جامعه را به وضوح حس می‎کنیم.

در ادامه به برخی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره پیام زندگی امام رضا (ع) اشاره می‌شود:

 او امام ماست، زندگی او برای ما درس است، از زندگی او باید درس بگیریم؛ زندگی او برای ما یک پیامی دارد، آن پیام چیست؟ من آن پیام را در یک کلمه خلاصه می‌کنم. بدانید پیام زندگی پرماجرای علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) به ما عبارت است از مبارزه‌ دائمی خستگی‌ناپذیر.  (بیانات در جمع مردم مشهد در آستان مقدس رضوی ـ  63/9/3)



 

لهوف منظوم، یا مقتل موسوم به معراج المحبۀ» از تألیفات مرحوم حجۀ الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی حائری محلاتی، فرزند برومند آیت الله شیخ عبدالحسین شیخ العراقین طهرانی یکی از علمای عهد ناصری است که حدود یک قرن و نیم پیش، لهوف را به نظم در آورده است.

این اقدام او در اثر رؤیایی بوده که پدر بزرگوارش را در عالم خواب می‌بیند و از وضع آخرت می‌پرسد. پدرش او را به مدح و وصف آل محمد (ص) توصیه می‌کند و مقامات مداحان و شاعران اهل بیت (ع) را می‌ستاید.

او با اینکه تا آن وقت شعری نگفته بود، پس از این رؤیا به شوق شعر سرودن می‌افتد تا این که کتاب لهوف» سید بن طاووس را -که یکی از مقاتل معتبره است- محور کار خود قرار می‌دهد و حدود دو هزار و اندی بیت به رشته نظم در می‌آورد و آن را به نام پل ارتباط و نردبان ترقی و صعود به محبت اهل بیت (ع) به نام معراج المحبه» موسوم می‌نماید.

این کتاب، مورد توجه اهل منبر و ذاکرین قرار می‌گیرد و نسخه‌های آن در طول یکصد و پنجاه سال، بارها چاپ و منتشر و نایاب می‌شود.

پس از آن عده‌ای در تلاش برای چاپ مجدد، تصحیح و تغییر لغات مشکل آن بر آمده و اکنون کتاب بصورت الکترونیکی و چاپی در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.



به مناسبت سالگرد درگذشت ایشان؛


زندگی عالم ربانی و فقیه بزرگوار عبدالحسین تهرانی را می‌توان نمونه‌ای از یک حیات طیبه دانست که در تراز مجاهدت اصیل و معنویت حقیقی، جایگاه والایی به دست می‌آورد.

شبکه اجتهاد: آیت‌‌الله حاج‌ شیخ‌ عبدالحسین‌ تهرانی شیخ‌ العراقین» (متوفی‌ 1286ق) از فقیهان‌ نامدار قرن‌ 13ق‌ است‌ که‌ به‌ دقت‌ نظر، اندیشه‌‌ صائب‌ و همت‌ بلند شهره بود و زمان‌ اقامتش‌ در کربلا جمعی‌ کثیر از مردم‌ آنجا از وی‌ تقلید می‌کردند. از جمله اساتید ایشان می‌توان به حسن بن جعفر کاشف الغطاء، مشکور بن محمد بن صقر حولاوی- عیسی بن حسین (معروف به زاهد) و محمدحسن بن باقر النجفی صاحب جواهر اشاره کرد. 

وی‌ شاگرد برجسته‌‌ آیت‌‌الله‌ شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب‌ جواهر بود و از ایشان‌ اجازه‌‌ اجتهاد داشت. صاحب‌ جواهر، به‌ اجتهاد 4 تن‌ از شاگردانش‌ تصریح‌ داشت‌ که‌ یکی‌ از آنها شیخ‌ عبدالحسین‌ بود. سخن‌ چنین‌ شخصیت‌ سترگی‌ درباره‌‌ شیخ‌ العراقین، گواه‌ رتبه‌‌ بلند وی‌ در دانش‌ و درایت‌ دینی‌ است. چنان که‌ آیت‌الله‌ میرزا حسین‌ نوری‌ (محدث‌ نامدار شیعه) او را زبده‌‌ اعاظم‌ محققین‌ و نخبه‌‌ افاخم‌ مدققین‌ می‌خواند. 

از جمله شاگردان و تربیت یافتگان مکتب فکری و معرفتی ایشان نیز برجستگانی نظیر شیخ نوح بن قاسم قرشی جعفری، شیخ محسن بن شیخ محمد حائری و ابو محاسن محمد همدانی هستند که ایشان نیز از ستاره‌های درخشان در جرگه علم و معرفتند.

شیخ العراقین کتابخانه معظم خویش را وقف بر فضلا نمود و عمر عزیز خویش و هر نوع امکانات مالی که داشت صرف اسلام و مسلمین و ساختن بقاع متبرکه ائمه علیهم السلام نمود، و به پیشگاه نورانی ایشان ارادت و خلوصی وافر داشت. سرانجام در شب قدر میهمان آنان در ملا اعلی شد و جسمش در 22 رمضان 1286 قمری کنار سالار شهیدان مدفون شد.

آثار و تألیفات برجای مانده از این عالم ربانی عبارتند از: المصباح النّجاة فی اسرار الصلاة، سرّ الاستغفار بین السجدتین المبکی، کتاب الاجازات، ترجمه ی نجاة العباد صاحب جواهر، طبقات الرواة

خدمات دینی و اجتماعی
به‌ نوشته‌‌ اعتمادالسلطنه _ وزیر انطباعات‌ عصر ناصری ـ وی مجتهدی‌ بسیار فاضل و به‌ قبول‌ عامه‌ نایل‌ بود. در دولت‌ عثمانی‌ نیز اعتباری» قابل‌ توجه‌ داشت‌ و حکام‌ عراق‌ عرب‌ او را حرمتی‌ عظیم‌ می‌نهادند. ناصرالدین‌ شاه‌ نظارت‌ بر کار تعمیرات‌ و تأسیسات‌ ایران‌ در عتبات‌ عالیات، از جمله، توسعه‌‌ صحن‌ مطهر سالار شهیدان‌ علیه‌ السلام، و تعمیر بنای‌ آن‌ را، به‌ شیخ‌ العراقین‌ سپرده‌ بود و از مراقبت‌ و مواظبت» وی‌ در تعمیر گنبد منور. و نصب‌ خشتهای‌ طلایی‌ شهر» رضایت‌ تام‌ داشت. شاه‌ او را در 1274ق‌ برای‌ تعمیر صحن‌ مطهر ائمه‌‌ اطهار در کربلا و کاظمین‌ و سامرا (علیهم‌ السلام) مأمور کرد و او از 1274 تا 1286 (که‌ در 22 رمضان‌ آن‌ فوت‌ کرد) به‌ این‌ کار اشتغال‌ داشت. 

از جمله دیگر اقدامات شایسته یادآوری و لایق تحسین این مرد بزرگ احیای مرقد مختار رحمة الله علیه بوده است. آن‌چنان که تاریخ گواهی می‌دهد مدتی مرقد مختار، به صورت خرابه و مندرس بود، بلکه اثری از آن نبود. دست‌های مرموز و غافل، مرتب در کار بودند تا نسل به نسل، شخصیت مختار را بکوبند. درباره‌ی کوبیدن او، حدیث‌ها جعل کردند و با دسیسه‌های مختلف خواستند از مقام و شأن او بکاهند. علی رغم این نقشه‌ها، بالاخره، حق آشکار شد و خداوند بعضی از صالحان از اولیای خود را بر آن داشت که در مورد قبر مختار به جست وجو کنند. از میان این عزیزان، شیخ عبدالحسین تهرانی بوده است.‌

ایشان وقتی برای زیارت عتبات عالیات به عراق مشرف شد و تصمیم بر تجدید و تعمیر بناهای عتبات گرفت، با کمال جدیّت در نواحی مسجد کوفه مرقد مختار را جویا شد تا این که آن را پیدا کرده و تعمیر نماید. در صحن حضرت مسلم که ساختمانش به مسجد اعظم کوفه چسبیده، بالای دکه و سکوی بزرگ و پیش روی حرم‌هانی، علامتی از قبر مختار بود. به دستور او آن را کندند. دیدند در زیر آن علامت حمّامی ‌ظاهر شد. برای او معلوم شد که آن جا محل قبر مختار نیست.

این عالم بزرگوار مجدداً به جست وجو و تفحّص پرداخت تا آن که علامه ی کبیر سیّد شریف رضا، فرزند سیّد بحرالعلوم به او گفت: پدرم وقتی که از کنار زاویه‌ی شرقی، عبور می‌کرد، می‌گفت: سوره‌ی فاتحه را نثار روح مختار در این جا بخوانیم. او و همراهانش سوره‌ی فاتحه را می‌خواندند و می‌فرمود: همین جا محل قبر مختار است.»

وقتی که شیخ العراقین این مطلب را شنید، دستور داد همان محل را کندند، دیدند سنگی پیدا شد که روی آن نوشته بود: هذا قبر المختار بن عبید الثقفی». شیغ العراقین قبر مختار را به این وسیله شناخت و دستور داد آن را تعمیر کردند. 

در کتیبه دربی که از آن به طرف قبر مختار می‌روند، نوشته شده: قد امر السید مهدی بحرالعلوم و الشیخ جعفر کاشف الغطاء بان یشهدا هذا ضریحاً للمختار وعیّنا هذا الموضع قبراً له؛ به دستور بحرالعلوم و کاشف الغطاء، ضریح مختار شناخته شد و این دو بزرگوار قبر مختار را که همین محل است، تعیین کردند.»

شیخ العراقین و امیرکبیر
شیخ‌ العراقین، مورد اعتماد و عنایت‌ خاص‌ امیرکبیر قرار داشت و امیر، که‌ از گوهرشناسان‌ روزگار‌ بود، علاوه‌ بر ارجاع‌ محاکمات‌ شرعی‌ دیوان‌ به‌ محضرش در مطالب‌ مشکله‌ و امور معضله‌ با او م» می‌کرد و حتی‌ برای‌ تعیین‌ نام‌ فرزندان‌ شاه، از استخاره‌هایش مدد می‌گرفت. 

عباس‌ اقبال، با اشاره‌ به‌ ارجاع‌ محاکمات از سوی‌ امیر به‌ محضر جناب. شیخ‌ العراقین»، می‌گوید: روز بروز عقیده‌‌ او نسبت‌ به‌ جناب‌ شیخ‌ افزون‌ می‌گردید». سپس‌ با نقل‌ داستانی‌ درباره‌‌ نحوه‌‌ آشنایی‌ امیر با شیخ‌ می‌افزاید: پس‌ از آن‌ آشنایی، امیر همواره‌ در ترویج‌ شیخ‌ اقدامات‌ کافی‌ نمود و روز به‌ روز در عقاید او نسبت‌ به‌ شیخ‌ می‌افزود تا آن که‌ محل‌ وثوق‌ امیر شد و طرف‌ مشاوره‌ در بعضی‌ از امور مشکله‌ گردید». به‌ نوشته‌‌ فریدون‌ آدمیت: در دوران‌ صدارت‌ امیر همه‌‌ دعاوی‌ که‌ جنبه‌‌ شرعی‌ داشت‌ و به‌ دیوانخانه‌ رجوع‌ شده‌ بود، به‌ محضر شیخ‌ عبدالحسین‌ احاله‌ می‌گردید. داوری‌ او قطعی‌ بود. کنت‌ دوگوبینو نیز از شیخ‌ عبدالحسین‌ به‌ احترام‌ یاد می‌کند؛ او را فقیهی‌ بلندپـایـه‌ و پاکدامن، و خونسرد و با فراست‌ می‌شناسد».

امیر حتی‌ وصی‌ خود را شیخ‌ عبدالحسین‌ قرار داد و شیخ‌ نیز از مال‌ الوصایه‌‌ امیر شهید، مسجد و مدرسه‌ای‌ عالی‌ در تهران‌ بنا نهاد که‌ امروزه‌ به‌ مسجد و مدرسه‌‌ شیخ‌ عـبـدالـحـسـیـن‌ یـا مسجد آذربایجانی‌ها معروف‌ می‌باشد. شواهد همچنین‌ حاکی‌ است‌ که‌ پس‌ از قتل‌ امیر، شیخ‌ مباشرت‌ امور خانواده‌‌ وی‌ را بر عهده‌ داشت. 

علامه تهرانی و فتنه بابیه و بهائیه
شیخ‌ عبدالحسین، به‌ کمال‌ و کارآمدی‌ احکام‌ و قوانین‌ اسلامی‌ در جامعه‌‌ بشری‌ ایمان‌ راسخ‌ داشت‌ و معتقد بود که‌ هرگاه‌ مدار دولت‌ و مملکت‌ داری‌ از روی‌ شریعت‌ مطهره‌ باشد. هیچ‌ فتنه‌ و فساد بر نیاید». بر همین‌ اساس، زمانی‌ که دید‌ بدعت» باب‌ و بهاء، کیان‌ دین‌ را به‌ خطر افکند، با جدیت‌ تام‌ به‌ مبارزه‌ برخاست. قدیمترین‌ اقدام او در این راه ممانعت از ملاقات‌ باب‌ و مریدانش‌ با محمدشاه‌ قاجار (پدر ناصرالدین‌ شاه) بود که فرصتی‌ تاریخی‌ برای‌ اظهار وجود و تبلیغ را از آنان‌ گرفت. کنت‌ دوگوبینو، وزیر مختار فرانسه‌ در ایران می‌نویسد: حاجی‌ شیخ‌ عبدالحسین‌ که‌ مردی‌ فقیه‌ و مجتهد و متدین‌ و متقی‌ است، فراست‌ و قضاوتهای‌ بی‌طرفانه‌اش‌ موجب‌ اعتماد همه‌ کس‌ شده‌ و طرف‌ احترام‌ عموم‌ است، به‌ شاه‌ و وزیر و بزرگان‌ مملکت‌ گفته‌ بود: آیا در نظر دارید که‌ به‌ جای‌ مذهب‌ کنونی، مذهب‌ جدیدی‌ که‌ هنوز نمی‌شناسید برقرار نمایید؟ ». 

روشن‌ است‌ که‌ برای‌ فقیه‌ تیزبینی‌ چون‌ شیخ‌ العراقین، بطلان‌ دعاوی‌ باب ـ با توجه‌ به‌ شواهد و دلایل‌ گوناگون، از آن‌ جمله: توبة صریح خود باب‌ بر فراز منبر شیراز، و وجود اغلاط‌ پیش‌ افتاده‌‌ ادبی‌ در الواح‌ صادره‌ از وی‌ ـ کاملاً‌ واضح‌ بود و آمدن‌ باب و جمعی‌ از مریدانش‌ به‌ پایتخت‌ به‌ عنوان‌ ملاقات‌ با سلطان، بیشتر فرصتی‌ برای‌ ابراز وجود و تبلیغات‌ مسلکی بود. خاصه‌ آنکه، احساس‌ می‌شد که‌ دستهای‌ مشکوکی‌ از درون‌ حکومت‌ (نظیر منوچهر خان‌ معتمدالدوله‌ حاکم‌ اصفهان) با اغراض‌ ی‌ در پی‌ تقویت‌ فتنه، و ماهی‌ گرفتن‌ از آب‌ گل‌ آلودند. لذا هوشمندانه مانع‌ اجرای‌ این‌ سناریوی‌ خطرناک‌ گردید.

تهرانی در زمان‌ تبعید بهاء به‌ عراق، و تجمع‌ بابیان‌ در آن‌ سامان، در عراق‌ می‌زیست‌ و شاهد فعالیتهای‌ سوء آنان‌ بود. منابع‌ بهائی‌ تصریح‌ دارند که‌ بابیان‌ مهاجر، شبها به‌ یدن‌ کفش‌ و کلاه‌ و پـول‌ و پـوشـاک‌ زوار شیعه‌ در اماکن‌ مقدسه‌ می‌پرداختند و به‌ اعتراف‌ خود حسینعلی‌ بهاء: در اموال‌ ناس‌ مِن‌ غیر اذنٍ‌ تصرف‌ می‌نمودند و نهب‌ و غـارت‌ و سـفـک‌ دمـاء را از اعـمـال‌ حـسـنـه‌ می‌شمردند». علاوه، بین‌ خود بابیها نیز بازار آشوبگری‌ و آدمکشی‌ رونق‌ داشت‌ و به‌ قول‌ خواهر بهاء (عزیه‌ خانم) بهاء نیز در این‌ فجایع‌ بی‌دخالت‌ نبود.

اقدامات‌ شیخ ‌العراقین کینه شدید‌ سران‌ مسلک‌ باب‌ و بهاء، را بر ضد‌ وی‌ بر ‌انگیخته است. حسینعلی‌ بهاء در لوحی‌ که‌ به‌ نام‌ شیخ‌ صادر کرده‌ سخت‌ به‌ وی‌ تاخته‌ و او را غافل‌ مرتاب» و عنصری‌ مکار» می‌خواند و شوقی‌ افندی (نتیجه‌‌ دختری‌ بهاء، و جانشین عباس افندی) نیز در فحشنامه‌ای‌ که‌ با عنوان‌ لوح‌ قرن» از خود به‌جا نهاده، کراراً‌ شیخ‌ را با الفاظی‌ چون‌ شیخ‌ خبیث» و مردود دارین‌ و مبغوض‌ ثقلین» مورد هتک‌ و شتم‌ قرار داده‌ است.

مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین
مسجد و مدرسه شیخ عبدالحسین واقع در کوی عبدالحسین یا کوچه پامنار، از غرب به خیابان خیام و از شرق به بازار خیاط‌ها منتهی می‌شود. این مسجد مشتمل بر مقصوره، گنبد، دو مناره کوچک در ضلع جنوبی، طاق نماهای متناسب کوچک در جوانب دیگر و شبستانی در ضلع شرقی است.

از کاشی کاری‌های عالی دوره ناصرالدین شاه بهره بسیار دارد و از آثار برجسته عصر قاجار در تهران به شمار می‌رود، دارای دو شبستان است، یکی شبستان گرم خانه و دیگری شبستان پشت قبله. این شبستان‌ها به ویژه شبستان گرم خانه که در ضلع شرقی قرار دارد، مزین به مصقلی‌های کاشی، آجر و از طرح‌های ممتاز هنرمندان دوران قاجار است.

حاشیه زیلوهای شبستان زمستانی حاوی تاریخ ۱۲۷۸ ق و کتیبه شبستان بزرگ جنوبی و محراب آن دارای تاریخ ۱۲۸۵ ق است. ناگفته نماند در جنوب مسجد شاهزاده علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه، پسر فتحعلی شاه (در ۱۲۹۸ ق) منزل داشت. منزل شاهزاده اعتضادالسلطنه دری به شبستان مسجد شیخ عبدالحسین داشت و بعد نیز به شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، برادر ناصرالدین شاه تعلق گرفت. در سال‌های اخیر آنجا خراب شد و تیمچه‌های سه گانه رحیمیه به جای آن ساخته شد که مرکز فروش فرش است.

در غرب مسجد، مدرسه شیخ عبدالحسین واقع است که منبت کاری آن از آثار ممتاز دوره قاجار به شمار می‌رود و روبروی در اصلی و در مدخل جنوبی سیدولی قرار دارد، مطابق کتیبه‌هایی که با خط نستعلیق و به صورت برجسته نوشته شده، این در به سال ۱۲۷۹ ق به فرمایش آقایوسف و به وسیله استاد نوروز تهرانی ساخته شده است. گشاده این در عالی بر این عالی مکان باشد.

صحن این مدرسه به شیوه چهار ایوانی است. اتاق‌ها و غرفه‌های محل ست طلبه‌ها را در اطراف صحن ترتیب داده‌اند. کاشی کاری‌های خشتی هفت رنگ خوش طرح و زیبای سردر مدرسه از آثار هنری شایان توجه این مدرسه است.

ویژگی تاریخی این دو بنا آن است که هر دو در کنار هم و در یک زمان ساخته شده‌اند و با توجه به کتیبه‌های موجود به نظر میرسد که بنای مسجد بیش از 15 سال به طول انجامیده است‌. 

سیدمحمد بهبهانی از ملازمان شیخ عبدالحسین از قول وی حکایت می‌کرد که میرزا آقاخان نوری صدراعظم که بعد از امیر بدین منصب رسیده بود، اصرار زیادی داشت که شیخ عبدالحسین تهرانی این مسجد و مدرسه را به نام او کند یا لااقل نام امیر را بر آنها نگذارد. او هم برای رضای خاطر صدراعظم آنها را به اسم خود خواند. سپس میرزا آقاخان نوری اصرار کرد مدرسه‌ای که در کربلای معلا جنب در سلطانی از ثلث اموال میرزا تقی خان ساخته بود به نام او کند، لذا برای اینکه از شر او خلاص بشود نام آن را صدر نامید. 

این بنا، به مسجد ترکها یا آذربایجانیها هم معروف است‌، چون آذربایجانیهای مقیم تهران در این مسجد تعزیه و دیگر مراسم‌های خود را بر پا می‌کنند. بنای مدرسه و چهار حجره ضلع غربی و قسمتی از خانه مدرس در ضلع شمال غربی مدرسه به واسطه احداث کوچه تخریب و ناقص شده ‌است. این مدرسه قبل از سال 1345 ه.ش‌، با نظارت اداره کل باستان شناسی مرمت شد و در سال 1357، نیز اضافاتی بر این بنا صورت گرفت. بعدها کتابخانه‌ جدیدی نیز در دو حجره شمال غربی احداث شده و پیش‌بینی سرویس‌ها در پشت ایوان غربی و تعویض حوض قدیمی‌ حیاط با یک حوض جدید سه پله‌ای در نظر گرفته شده است‌. هم اکنون این مدرسه به حوزه علمیه طلاب تبدیل شده ‌است‌.

وقف نامه‌ و نحوه اداره بنا
مسجد دو وقف نامه به تاریخ‌های ۱۲۷۶ ق و ۱۳۲۵ ق دارد. وقف نامه مورخ ۱۲۷۶ ق اشاره دارد به اینکه ۱۳ باب دکان واقع در راسته بازار جدید دارالخلافه تهران را، امیرنظام در زمان خود بنا کرده و گفته بود تا در سهم والده‌اش مقرر شود. امیر وصیت کرد که درآمدهای دکان‌های مادرش نیز به صورت مصالحه نامه به شیخ عبدالحسین تهرانی انتقال یابد. شیخ عبدالحسین نیز آنها را به همه شیعیان وقف کرد تا ثواب آن به روح مادر امیرنظام برسد.

در دوران قاجار و اوایل دوران رضاخان اداره مسجد و مدرسه یکی بود اما در اواخر دوره رضاخان از هم جدا شد و فعالیت شان مستقل است. در حال حاضر مسجد تحت نظر اداره اوقاف و به وسیله عده‌ای از هیئت امنای آن اداره می‌شود و مدرسه علمیه تحت نظر مشترک اوقاف و مرکز مدیریت حوزه علمیه تهران اداره می‌شود. نزدیک به 110 طلبه در شیخ عبدالحسین درس می‌خوانند که بین 15 تا 20 نفر در هر پایه هستند. 

از جمله واعظان این مسجد می‌توان به سیدجمال واعظ اصفهانی (سخنران مشهور مشروطه)، میرزا اسدالله تبریزی حاج شیخ لطف الله  (معروف به دسته بنفشه)، سیدمحمد شیرازی معروف به سلطان الواعظین (نویسندة شب‌های پیشاور) و حاج سلطان (از واعظان قدیمی‌و معروف تهران که علیه رضاخان سخنرانی کرد و به همین دلیل از سوی مأموران شهربانی تعقیب و دستگیر شد) در این مسجد به وعظ می‌پرداختند.

از واعظان دهه‌های اخیر این مسجد می‌توان از حجت الاسلام شیخ حسینعلی راشد، آیت‌الله شیخ عباسعلی اسلامی، آیت‌الله محمدتقی فلسفی، آیت‌الله شهید مطهری، آیت‌الله سیدعلی ‌ای و آیت‌الله شیخ حسین نوری همدانی یاد کرد.

از مدرّسان پیشین این مسجد مرحوم حاج میرزا مهدی انگجی و مرحوم شهرستانی بودند. همچنین اسدالله بادامچیان از اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی ‌در دوران نهضت امام از مدرسان ادبیات عرب این مدرسه بود.

از امامان جماعت این مسجد می‌توان از حاج شیخ ابراهیم امامزاده، زیدی، حاج شیخ محمدحسین خراسانی معروف به تربت، پسرش مرحوم آیت‌الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانی و در حال حاضر فرزند وی حجت الاسلام حاج شیخ محسن خراسانی نام برد.

مهم‌ترین بزرگداشتی که در این مسجد برگزار شد مراسم ختم ستارخان، سردار ملی است. از دیگر بزرگداشت‌های برگزار شده در این مسجد، گرامیداشت مردم مسلمان لبنان به مناسبت حمله وحشیانه اسراییل به جنوب این کشور بود که با بزرگداشت شهدای قم و تبریز در روز پنج شنبه 10 فروردین 1357 همزمان بود.

دو کرامت از مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانى
این دو کرامت منقول از مرحوم آیت‌الله بهجت است که معتقد بودند ایشان کرامات ظاهره بسیارى داشته است»:
الف) زمانى ایشان از طرف مرحوم صاحب جواهر متصدى تعمیر و احیاى گنبد عسکریین (علیه‌السلام)، در سامرا مى‌شوند و در این رابطه مجاز بوده‌اند که از ثلث سهم امام یکى از خیّرین که چیزهاى مهمى را براى خیرات و مبرّات وصیت کرده بود، استفاده نمایند. روزى مرحوم شیخ عبدالحسین وسط مسجد متوکّل رفته، مى‌گویند: اینجا را حفر کنید. بعد از حفارى مى‌بینند سنگهاى مرمر عجیب و غریبى آنجا دفن شده است، آنها را در آورده و از همگى آنها در سامرا در قبه عسکریین (علیه‌السلام) استفاده کرده و تمام حرم را با آن سنگ‌ها فرش مى‌کنند.

ب) مرحوم شیخ عبدالحسین زمانى که متولى تعمیر قبّه و گنبد عسکریین (علیه‌السلام) در سامرا بوده‌اند روزى با اصحابشان به بغداد مى روند. وقتى در مقبره شیخ عبدالقادر نشسته بودند که رئیس دستگاه نقابت ایشان را مى‌بیند. با دیدن مرحوم شیخ عبدالحسین تصمیم مى‌گیرد از ایشان پذیرایى نماید. دستور مى‌دهد که براى شیخ قهوه درست کنند و به همراهان او هم قهوه بدهند. وقتى قهوه چى، قهوه را به شیخ مى‌دهد مرحوم شیخ یکصد لیره طلا به او مى‌دهد که به نقیب بدهد.
اصحاب و همراهان شیخ بسیار شگفت زده شده و به او مى‌گویند: چگونه به یک نفر مخالف در قبال یک قهوه این مقدار طلا مى‌دهید؟! مرحوم شیخ هیچ نمى گوید.

دو یا سه روز بعد خبر مى‌آورند که دو نفر از شیعیان را در سرحدّات (105) به حرم سَب (106) به خلفا گرفته‌اند و آنها را مى‌خواهند در بغداد اعدام کنند. مرحوم شیخ به محض اطلاع روى کاغذ ته سیگار آن کاغذ مختصرى که از ته سیگار باقى مى‌ماند خطاب به نقیب بغداد مى‌نویسد: این دو نفر را خلاص کنید! نقیب هم به محض دیدن آن کاغذ، آن را به شُرطه مى‌دهد که این دو نفر را خلاص کنند.
بعد از آزادى آن دو نفر، مرحوم شیخ به اصحابش گفته بود: پولى را که آن روز من به نقیب دادم خونبهاى این دو نفر بود.
منابع: دانشنامة بزرگ اسلامی، فهرس التراث، مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی، گلشن ابرار، کتاب اول.

حضرت آیت الله ضیاء آبادی:بزرگداشت شخصیت و مقام #شیخ_عبدالحسین_تهرانی کار بسیار خوب و ارزشمندی است 


#کنگره_شیخ_تهرانی



https://t.me/joinchat/AAAAAERx8LZEprCcMDd4Qw


شمقدری؛ کارگردان طوفان شن: اثری درباره نهضت شیخ عبدالحسین تهرانی خواهم ساخت.


#کنگره_شیخ_تهرانی


https://t.me/joinchat/AAAAAERx8LZEprCcMDd4Qw


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شرکت مهندسی مهدیس آسانبر برج خنک کننده رسام سرما درب شیشه ای اتوماتیک شرکت تعاونی چاقوسازان استان زنجان (فروش کلی و جزیی) فروشگاه اسباب بازی سامی تویز کد برنامه 7030 برای ثبت نام کافیست saleh7030 بزنید نقد های درخواستی فیلم و سریال از شما دایره المعارف دانش همه چیز درباره خشم جامعه شناسی